سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقانه


ساعت 9:28 صبح دوشنبه 87/7/15

شب دوباره پیدا شد
دل به لرزه افتاد
روی ماه تو آمد
لحظه لحظه در یاد
چشم از تو بینایم بی تو مانده بیدار
یا شبم به سر آور یا برس به فریاد
قصه ها دارد به من هر تار موی تو
شوق دیدار تو دارد قصه گوی تو
ای طنین آوازم
ای صدای هر سازم
غربتم به پایان شد
آشنای آوازم
با تو به فردا میرسم
با تو هم آغوشم
غم هرچه بود از هر کجا گشته فراموشم
چشم روشنت آمد رنگ صبح فردا شد
قلب خسته ی عاشق غرق در تمنا شد
فصل تیرگی ها رفت موسم سحر آمد
لحظه های تنهایی بیگمان به سر آمد


¤ نویسنده: امید

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
3
:: بازدید دیروز ::
2
:: کل بازدیدها ::
11391

:: درباره من ::

عاشقانه

امید
یقین تا به سینه ام قلب عاشقی هست به تو میرسم در این دشت بی کسی تا نشانه ای از شقایق است ندانم کجا چگونه ولی روزی عاشقانه گل عشق ما زنو جوانه روید شاخه ها میزند.

:: لینک به وبلاگ ::

عاشقانه

:: اوقات شرعی ::

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::